-
مفهومشناسی الهیات کاربردی
- - چیستی الهیات کاربردی و چگونگی کاربردی سازی رشتههای الهیات
- - پیشینۀ الهیات کاربردی در میراث علمی شیعه و جهان اسلام

ششمین پیش نشست همایش ملی انقلاب اسلامی و الهیات کاربردی، باعنوان: «الهیات کاربردی و نیایشهای دستهجمعی»؛ روز چهارشنبه، 3 بهمن ماه 1403 از ساعت 13 تا 15 عصر، در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدّظلهالعالی)، با حضور آقایان: دکتر سید محمد حسینی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)، دکتر داوود معماری (عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره))، حجهالاسلام و المسلمین دکتر سید احمد سجادی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم)، و خانم دکتر حدیث رجبی (عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء (س))، به عنوان سخنرانان مدعو، و آقای دکتر رامین طیارینژاد (دبیر علمی نشست)، و همچنین حضور برخط و حقیقی جمعی از دانشجویان و پژوهشگران برگزار شد.
آقای دکتر طیارینژاد، در ابتدای این جلسه با اشاره به تنوع و توسعه عرصههای الهیاتی در دنیای معاصر، اظهار داشت که: الهیات کاربردی، به مطالعه و بازشناخت تمامی جنبههای عملی دین میپردازد و بر این اساس، هر سه مقوله مناسک دین، حیات فردی و اجتماعی دینی و تعلیم و تربیت دینی را میتواند دربربگیرد و مقوله «نیایش»، یکی از آن مواردی است که هم در مناسک دین حضور دارد و هم جزئی از حیات دینی دینداران محسوب میشود و هم آنکه واجد دلالتهای تعلیمی و تربیتی است؛ بنابراین پرداختن به این مقوله در نسبت با الهیات کاربردی، بسیار اهمیت دارد و توجه رهبر حکیم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی به دعا و توسعه نیایشهای دستهجمعی پس از انقلاب اسلامی، اهمیت این مسئله را مضاعف میکند. از این رو تصمیم بر این شد که هفتمین نشست از سلسله نشستهای مربوط به «همایش بینالمللی الهیات کاربردی و انقلاب اسلامی» که توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی و دانشگاه تهران با همکاری بالغ بر بیست و یک دانشکده الهیاتی سراسر کشور در حال برگزاری است، به تحلیل و تبیین نسبت نیایشهای دستهجمعی با الهیات کاربردی اختصاص یابد. در این جلسه تلاش بر این است که عمدتا با رویکرد کارکردگرایانه به دعا و بهخصوص حیث جمعی آن نگریسته شود، در عین حال جنبه هستیشناسانه آن نیز مغفول نماند. بر این اساس، در جلسه حاضر از اساتید ارجمندی که هر کدام صاحب تألیف در حوزه دعا هستند، دعوت شده تا ابعاد گوناگون دعا به بحث گذاشته شود.
آقای دکتر حسینی، با اشاره به اینکه در بحثهای مربوط به دعا، ابعاد متنوعی از بحث قابل طرح است و در همین حوزه ایشان کتابی با عنوان «تأثیر دعا بر معرفت» تألیف نموده که توسط نشر علمی فرهنگی منتشر شده است و در آنجا مباحث مختلفی را به تفصیل بیان نموده؛ اظهار داشت که: واقعیت آن است که دعا در ادبیات قرآنی و روایی ما و همچنین سایر ادیان بسیار مورد توجه قرار گرفته است، همچنانکه در ادبیات دینی ما دعا را قرآن صاعد دانستهاند. علاوه بر آنکه دعا در نگاه دینی ما به مثابه یک منبع معارفی مدنظر بوده است، و اساساً یکی از جنبههای مهم دعا، امکان تحولآفرینی آن در عرصه اجتماعی است. این بعد از دعا در شیعه بسیار پررنگ است و آثار و پیامدهای آن در تاریخ شیعه و بهخصوص تاریخ انقلاب اسلامی قابل پیگیری و تحقیق است. نکته دیگری که در ادبیات ما بسیار مورد توجه بوده است، آداب دعا است که از این میان، بحث مداومت و بحث امید به اجابت از اهمیت بالایی در آداب دعا برخوردار هستند. نکته حائز اهمیت دیگر، توجه اسلام به حیث جمعی دعا و پیامدهای آن است، و از جمله آثار و پیامدهای دعاهای جمعی که میتوان مورد اشاره قرار داد، یکی انسجام اجتماعی است. دعا نقش مهمی در تقویت هویت اجتماعی ایفا میکند. نهاد خانواده از دیگر عرصههایی است که میتواند متأثر از دعاهای جمعی باشد. در باب آثار دعاهایی که بهصورت دستهجمعی برگزار میشوند و در زمانه ما از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است، مرعوبیت دشمن در مواجهه با جامعه اسلامی است.
خانم دکتر رجبی، تحلیل هستیشناسانه دعا و چگونگی تأثیر آن بر هستی را موضوع و محور سخنرانی خود در این جلسه عنوان نمود که در این بحث قبلاً مقالهای از وی انتشار یافته است، اظهار داشت که: بنده از مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا برای تحلیل این مسئله استفاده میکنم و در عین حال بهطور تطبیقی به دیدگاههای امام خمینی(ره) نیز اشاره خواهم داشت. دعا به عنوان یک موجود مجرد و مصداقی از تسبیح قولی کائنات، از یک سو از سنخ معنا و علم شمرده میشود که قیام صدوری به نفس دارد و از سوی دیگر بر اساس مبانی دینی و آیات قرآن، میتواند در ساختار وجودی و حدوث یا عدم حدوث پدیدهها نقش ایفا کند لکن فرآیند این تأثیر و تأثر وجودی دعا در ماورای آن، مسئلهای است که برای دفع شبهات و واقعنمایی اثر دعا در هستی لازم است مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، اولاً وجود با علم مساوقت دارد و ثانیاً علم از شئون نفس است؛ بر این مبنا، تمام کائنات صاحب نفس مدرِکه و تسبیح قولی خواهند بود. در این میان، نفس انسان با ارتقای وجود خود و اتصال به نفوس مفارق سماوی، قادر است دیگر نفوس کائنات را از اثر وجود خود متأثر سازد و به واسطه تأثیرگذاری آن نفوس در مواد و ابدان مقارن خود، در ساختار وجودی اشیاء و حدوث یا عدم حدوث وقایع نقش انتولوژیک ایفا کند بهگونهای که در راستای منافع و خیر دعاکننده باشد. این همان فرآیند تأثیر دعا در ماورای خود است که شواهد درون و برون دینی به انضمام روایات متعدد، تحقق بالفعل این ویژگی آن را تأیید میکنند. امام خمینی (ره) نیز به تبع حکمت متعالیه در مواضع مرتبط، کیفیت این تأثیر وجود شناختی دعا را شرح و تأیید کردهاند.
آقای دکتر سجادی، با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری توصیفات زیبایی درباره دعا و نیایش خاصه ادعیه صحیفه سجادیه دارند و ایشان در سال 1386 در این باره فرمودند: «خلاصه و عصارهای از تفكرات اهلبیت: [است] كه در آن كتاب گنجانده شده است. در صحیفهی سجادیه؛ ایمان عمیق، عرفان واضح و دور از ابهام، توجه كامل به مبدأ عظمت و عبودیت و ذات اقدس الهی، توجه به امور مردم و مسلمين موج میزند. صحیفهی سجادیه كتاب زندگی عارفانه، عاشقانه، عاقلانه و خردمندانه است»[1]؛ و قبل از آن در سال 1376 فرموده بودند: «پر از نغمههاى معنوى، دعا و درس است؛ هم درس اخلاق است، هم درس علمالنفس، هم درس امور اجتماعى است»[2]؛ و در سال1372 نیز فرمودند: «امام سجاد (ع) به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامى کمر بست؛ چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمى از مشکلات اساسى دنیاى اسلام که به فاجعهی کربلا انجامید، ناشى از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامى برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمىتوانستند آن فاجعه را بیافرینند. اگر مردم آنطور پَست نشده بودند، آنطور به خاک نچسبیده بودند، آنطور از آرمانها دور نشده بودند و رذایل بر آنها حاکم نمىبود، ممکن نبود حکومتها (ولو فاسد باشند، ولو بىدین و جائر باشند) بتوانند مردم را به ایجاد چنان فاجعهي عظیمى (یعنى کشتن پسر پیامبر (ص) و پسر فاطمهی زهرا (س)) وادار کنند. مگر این شوخى است؟! یک ملت، وقتى منشأ همهی مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد (ع) در چهرهی جامعهی اسلامى تفحص کرد و کمر بست به اینکه این چهره را از این زشتى پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند؛ لذا، دعاى مکارمالاخلاق دعاست، اما درس است. صحیفهی سجادیه دعاست، اما درس است»[3]؛ کتاب صحیفه سجادیه را کتابی عارفانه و دارای دروس اخلاق و جهت زدودن زشتیهای جامعه دانسته و اظهار داشت که: باید دید این درس اخلاق در کجای صحیفه وجود دارد، باید توجه داشت که دعاهای صحیفهی سجادیه اعتلابخش افکار و رفتار انسان است و با تعبیرات لطیف و تصویرهای واقعی از حقایق و روابط غیبی، دل مناجاتکننده را از طبیعت مادی اطراف، به سوی حقیقت میکشاند و او را در عالَمی پر از نورانیّت، پاکی، دلدادگی و شیدایی قرار میدهد و باعث تلطیف و هدایت کردار انسان میشود. آری در جامعهی رو به انحطاطِ اخلاق و اضمحلالِ فضائل (که دستگاه اموی به صورت تعمدی ایجاد کرده بود)، توجه امام سجّاد (ع) در حین مناجاتها به سوق دادن جامعه به سوى فضائلِ اخلاقى و دور کردن آنان از رذائل و پستىهایى است که دامنگیر مسلمانان شده بود. بنابراین، گفتارِ صحیفهی سجادیه ارائهی اخلاقى نیکو به مسلمانانِ زاهدِ وارستهاى است که در حال راز و نیاز با معبود خود هستند؛ و بیان اخلاق در صحیفهی سجادیه به چند شکل قابل مشاهده است: 1- دعاهای اخلاقی: شاید در صحیفهی سجادیه نتوان دعایی را یافت که به صورت صریح و یا کنایی خالی از نکات اخلاقی باشد، اما برخی از دعاها به صورت ویژه به ذکر خصوصیات و یا خُلقیات گروهی خاص پرداخته است تا با معرفی فضائل اخلاقی آنان، برای همهی مؤمنان درس تهذیب نفس باشد؛ مثلاً وقتی در دعای دوم، صفات اخلاقی همچون امانتداری، رحمانیت، رهبریّت خیرگونه و... را برای پیامبر اکرم (ص) بیان کرده است، افزون بر آنکه درس پیامبرشناسی است، ابلاغی به پیروان آن حضرت است که چگونه خود را به سیره، اخلاق و خُلقیات ایشان نزدیک سازند. از دعاهای اخلاقی، میتوان به دعای دوم، دعای چهارم، دعای شانزدهم، دعای بیستم و... اشاره کرد.2- سیر و سلوک اخلاقی: علماى اخلاق، مراحل سیر و سلوک انسان را در هفت مرحله دانستهاند: یقظه (بیداری از غفلت)، توبه، تقوا، تخلیه، تحلیه، تجلیه و لقاء. باید اذعان کرد که تمام مراحل فوق در نیایشهای امامان هدی مخصوصاً دعاهای صحیفهی سجادیه به وضوح و وفور قابل مشاهده و رصد کردن است: برای نمونه، امام (ع) در سیر و سلوکِ این منازل هفتگانه، از خداوند میخواهد از خواب و خوابآلودگى و چرت بیدار شود[4] و توفیق توبهی خالص و نَصوح نصیبش شود[5] و در برابر تلاش شیطان برای گمراهی او، از پرهیزكارى به او توشه دهد و برخلاف راه هلاكتبار ابلیس، او را به راه پرهیزكارى ببرد[6] و از گناهان (مخصوصاً حسد) باز دارد و او را از حرامها دور دارد و بر نافرمانىها جرأت ندهد[7] و سپس خدا را به عظمت قرآن قسم میدهد تا سنگینى گناهان را از او فرو ریزد و زیبایى خوهاى نیکوکاران را به او ببخشد[8] که بتواند با زینت شایستگان و زیور پرهیزکاران در گسترش عدل و ایجاد وحدت در جامعه و اصلاح امورات مردم و اجرای فضایل و اخلاق حسنه در جامعه موفق باشد[9] و تا آنجا به پیش رود که از دنیا قطع امید کند و فقط به خالق هستی دل بندد و آرزومند دیدار خدا شود[10]. 3- دوری از رذائل: امام سجاد (ع) در ضمن راز و نیاز به کاستیها و ویژگیهای منفی انسان اشاره فرموده و نشان میدهد این ویژگیها از نقاط ضعف انسان است و باید در راه سلوک به درجات انسانی، به وسیلهی او ریشهکن شود. دعای هشتم صحیفهی سجادیه به مجموعهای از رذائل اخلاقی اشاره دارد که امام (ع) از شر این صفات ناپسند به خدا پناه برده است؛ صفاتی همچون حرص، خشم، حسد، ناشكیبایى، نداشتن قناعت، بدخُلقى، شهوترانی، عصبیت و... 4- ترغیب به فضائل: امام سجاد (ع) در دعاها به ابعاد فردی و اجتماعی تربیت اخلاقی پرداخته و اگرچه مروّج مكتب نیایش است، اما عرفان و تربیت آن حضرت عرفانِ حضور است، نه عرفانِ انزوا و گوشهگیری.[11] در صحیفهی سجادیه ویژگیها و كمال انسانی در داشتن صفات منزویگرایی و ترغیب بر خلوتنشینی نیست، بلکه ایشان صفات کمالیهی انسانی را در خودسازی در درون جامعه برای تأثیرگذاری بر مردم و افراد و تبلیغ دین و مجاهدت در راه اعتلای مکتب میداند. امام(ع) نجات جامعهی اسلامی را در اجرای فضائل اخلاقی میداند. بنابراین، از خداوند توفیق میطلبد که در تمام شبانهروز امر به معروف معروف و نهى از منكر کند و حافظ اسلام و نكوهشگر نادرستىها باشد و جبههی حق را یاری دهد و یاور مظلوم باشد؛[12]و این امور تحقق نمییابد مگر به حضور فعال در جامعه.
1- بیانات مقام معظم رهبری، 28 مرداد 86.
4- منزل اول «یقظه»: «وَ نَبِّهْنِی مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِینَ، وَ سِنَةِ الْمُسْرِفِینَ، وَ نَعْسَةِ الْمَخْذُولِینَ»، و مرا از خواب غافلان و از خوابآلودگى اسرافكاران و از چرت خوارشدگان، بیدار فرما. (دعای 47 بند 91)
5- منزل دوم «توبه»: «تُبْ عَلَی تَوْبَةً نَصُوحًا لَا تُبْقِ مَعَهَا ذُنُوبًا صَغِیرَةً وَ لَا کبِیرَةً»؛ توبهام ده، به توبهی خالصى که با آن گناهان کوچک و بزرگ را باقى نگذاشته و با آن گناهان آشکار و نهان را وانگذارى. (دعای 47، بند 126)
6- منزل سوم «تقوى»: «... وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَایتِهِ، وَ اسْلُک بِنَا مِنَ التُّقَى خِلَافَ سَبِیلِهِ مِنَ الرَّدَى»، و از رستگارىات بهرهمند گردان. و بر ضدّ گمراهى او، ما را از پرهیزكارى توشه ده. و برخلاف راه هلاكتبارش، ما را به راه پرهیزكارى ببَر. (دعای 17، بند 5)
7- منزل چهارم «تخلیه»: «وَ خَلِّصْنِی مِنَ الْحَسَدِ، وَ احْصُرْنِی عَنِ الذُّنُوبِ، وَ وَرِّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ، وَ لَا تُجَرِّئْنِی عَلَى الْمَعَاصِی»، و مرا از حسد، رهایى ده. و از گناهان بازم دار. و مرا از حرامها پرهیز ده. و بر نافرمانىها جراتم مده. (دعای 22، بند 5)
8- منزل پنجم «تحلیه»: «وَ احْطُطْ بِالْقُرْآنِ عَنَّا ثِقْلَ الْاَوْزَارِ، وَ هَبْ لَنَا حُسْنَ شَمَائِلِ الْأَبْرَار». و به (عظمت) قرآن، سنگینى گناهان را از ما فرو ریز و زیبایى خوهاى نیكوكاران را به ما ببخش. (دعای 42، بند 9)
9- منزل ششم «تجلیه»: «... وَ حَلِّنِی بِحِلْیةِ الصَّالِحِینَ، وَ اَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ،... ضَمِّ اَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَینِ،... وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ،...»؛ خداوندا! مرا به زینت شایستگان بیارا و زیور پرهیزکاران را به من بپوشان. در گستردن عدل... و پیوند دادن پراکندگان و اصلاح بین مردم... و نرمخویى و فروتنى و خوشرفتارى و وقار و خوشخویى و پیشى گرفتن به فضیلت و برگزیدن احسان و ترک سرزنش... موفق گردان. (دعای 20، بند 10)
10- منزل هفتم «لقاء»: «وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْیا حَاجَتِی، وَ اجْعَلْ فِیما عِنْدَک رَغْبَتِی شَوْقًا إِلَى لِقَائِک». و نیازم را از دنیا قطع کن و در آنچه نزد توست، رغبتم را، آرزومندى دیدارت قرار ده... . (دعای 54، بند 4).
11- انسان و تربیت از منظر صحیفهی سجادیه، ص 93.